برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست

تقدیم به کسی که کنارم نیست ولی حس بودنش به من شوق زیستن میدهد

برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست

تقدیم به کسی که کنارم نیست ولی حس بودنش به من شوق زیستن میدهد

اگر ....!!!

جمعه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۱۴ ق.ظ

اگر دروغ رنگ داشت؛ 
هر روز شاید ؛ ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست 
و بیرنگی کمیاب ترین چیزها بود


اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت؛ 
عاشقان سکوت شب را ویران میکردند 


اگر غرور نبود؛ 
چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند ؛ 
و ما کلام محبت را در میان نگاههای گهگاهمان جستجو نمیکردیم 


اگر دیوار نبود؛ نزدیک تر بودیم ؛ 
با اولین خمیازه به خواب میرفتیم 
و هر عادت مکرر را در میان زندان حبس نمیکردیم



اگر خواب حقیقت داشت؛ 
همیشه خواب بودیم 
هیچ رنجی بدون گنج نبود ... ولی گنج ها شاید بدون رنج بودند 

اگر همه ثروت داشتند؛ 
دل ها سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند 
و یکنفر در کنار خیابان خواب گندم نمیدید ؛ 
تا دیگران از سر جوانمردی ؛ 
بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند 
اما بی گمان صفا و سادگی میمرد .... 
اگر همه ثروت داشتند 

اگر عشق نبود 
اگر کینه نبود؛ 
قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق میگذاشتند 
 
  • خدایا....!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی