برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست
تقدیم به کسی که کنارم نیست ولی حس بودنش به من شوق زیستن میدهد
خانه
درباره من
سرآغاز
تماس با من
برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست
تقدیم به کسی که کنارم نیست ولی حس بودنش به من شوق زیستن میدهد
خلاصه آمار
بایگانی
دی ۱۳۹۴
(۱)
شهریور ۱۳۹۴
(۱)
مرداد ۱۳۹۴
(۱۱)
تیر ۱۳۹۴
(۳)
خرداد ۱۳۹۴
(۴)
ارديبهشت ۱۳۹۴
(۶)
فروردين ۱۳۹۴
(۲۰)
اسفند ۱۳۹۳
(۶۸)
آخرین مطالب
۹۴/۱۰/۲۱
بخدا ...
۹۴/۰۶/۱۱
عشق ...!!!!
۹۴/۰۵/۲۱
تو خوب باش ....!!!!
۹۴/۰۵/۲۱
نکنه دیگران اینطوری در مورد من فکر کنند....!!!!
۹۴/۰۵/۲۱
عشق دروغی....!!!!!!!!
۹۴/۰۵/۱۹
جملاتی زیبا از نیما یوشیج
۹۴/۰۵/۰۵
آبان ماهی ....!!!
۹۴/۰۵/۰۵
ٱدمها شبیه لیوانند...!!!!
۹۴/۰۵/۰۵
قضاوت کن...!!!!
۹۴/۰۵/۰۳
از یه حایی به بعد ....!!!
پیوندهای روزانه
استقبال جهانی از مسابقه ایرانی
آخرین وبلاگ های به روز شده
زندگی به سبک بیان!
پیوندها
وبلاگ رسمی شرکت بیان
اخبار و اطلاعیه های بلاگ
صندوق بیان
مهاجرت به blog.ir
پست الکترونیک هد
استادان علیه تقلب
دکتر شریعتی و پاسخ سهراب سپهری
سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۱۷ ب.ظ
دکتر شریعتی :
پریشانم،
چه میخواهی تو از جانم؟!
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی.
خداوندا!
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!
خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایهی دیوار بگشایی
لبت بر کاسهی مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرفتر
عمارتهای مرمرین بینی
و اعصابت برای سکهای اینسو و آنسو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!
خداوندا!
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت
خداوندا تو مسئولی.
خداوندا
تو میدانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است
پاسخ سهراب سپهری:
منم زیبا
که زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه میجویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را، بجو ما را تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که
وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم، تویی والاترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت
وقتی تو را من آفریدم بر خودم احسنت میگفتم
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی؛ ببینم من تو را از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور؟!
آن نامهربان معبود. آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت.خالقت. اینک صدایم کن مرا.
با قطره ی اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را. با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟
بگو جز من کس دیگر نمیفهمد. به نجوایی صدایم کن.
بدان آغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن، تکیه کن بر من
قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد
برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان. رهایت من نخواهم کرد
**همواره در راز و نیاز، فقط با خدای بی نیاز باشید**
۱
۰
۹۳/۱۲/۰۵
خدایا....!
نظرات
(۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کد امنیتی *
ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته میشوند
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!