درعصر من ازدواج فقط یک سند است
به جای اینکه سند باهم بودنِ "من"و"او"باشد
سندِ باهم بودن دو طایفه و حرفهایشان است...
برگرفته ازکتاب: آرزوهای جاهلیت ما .
درعصر من ازدواج فقط یک سند است
به جای اینکه سند باهم بودنِ "من"و"او"باشد
سندِ باهم بودن دو طایفه و حرفهایشان است...
برگرفته ازکتاب: آرزوهای جاهلیت ما .
برای کشف اقیانوس های جدید
باید جرأت ترک ساحل را داشت.
این دنیا دنیای تغییر است نه تقدیر .
.
.
.
پس تو می خواهی با من گفتگو کنی ؟
من در پاسخش گفتم: اگر وقت دارید .
خدا خندید و گفت: وقت من بی نهایت است ...
در ذهنت چیست که می خواهی از من بپرسی ؟
پرسیدم: چه چیز بشر شما را متعجب می سازد ؟
خدا پاسخ داد : کودکی شان !
اینکه از کودکی شان خسته می شوند ، عجله دارند بزرگ شوند
و بعد دوباره پس از مدتها آرزو دارند که کودک باشند .
اینکه آنها سلامتی خود را از دست می دهند تا پول بدست آورند
و بعد پولشان را از دست می دهند تا دوباره سلامتی خود را بدست آورند .
اینکه با اضطراب به آینده می نگرند و حال را فراموش می کنند.
و بنا بر این نه در حال زندگی می کنند و نه در آینده !
اینکه آنها به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگز نمی میرند ،
و به گونه ای می میرند که گویی هرگز زندگی نکرده اند .