برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست

تقدیم به کسی که کنارم نیست ولی حس بودنش به من شوق زیستن میدهد

برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست

تقدیم به کسی که کنارم نیست ولی حس بودنش به من شوق زیستن میدهد

۱۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۱
مرداد


انسان هایی هستند که دیوار بلندت را می بینند

ولی به دنبال همان یک آجر لغزان میان دیوارت هستند که،

تو را فرو بریزند…! تا تو را انکار کنند…!

تا از رویت رد شوند…!

مراقب باش! دست روزگار هلت میدهد؛ ولی قرار نیست تو بیفتی،

اگر بی تاب نباشی و خودت را به آسمان گره زده باشی،

اوج می گیری

به همین سادگی

تو خوب باش، حتی اگر آدم های اطرافت خوب نیستند،

تو خوب باش، حتی اگر همه از خوبی هایت سو استفاده کردند

تو خوب باش، حتی اگر جواب خوبی هایت را با بدی دادند،

تو خوب باش،همین خوب ها هستند که زمین را برای زندگی زیبا می کنند

زندگی رقص واژگان است؛

یکی به جرم تفاوت، تنهاست

یکی به جرم تنهایی، متفاوت

  • خدایا....!
۲۱
مرداد


در هجده سالگی ,نگران تفکر دیگران درمورد خودتان هستید.


وقتی چهل ساله میشوید , اهمیتی نمی دهید که دیگران درمورد شما چه فکر می کنند.


و زمانی که شصت ساله میشوید , پی می برید که :


اصلا هیچکس در مورد شما فکر نمی کرده است !


وااای که چه آسان هدر میدهیم


عمر خویش را فقط به گمان اینکه:


" نکنه دیگران اینطوری در مورد من فکر کنند ."


پس تا فرصت زندگی داری جانانه زندگی کن , . .


و


 عمر گرانمایه رو به خاطر توهم فکر دیگران هدر نده . . .


و دریاب این فرصت ناب زندگی را.....


  • خدایا....!
۲۱
مرداد


یه وقتا هست تازه می فهمی اونی که از همه ساکت تر بوده ؛


بیشتر از همه دوستت داشته ..!!!


ولی تو ...


حواست به شیرین زبونی یه عشق دروغی بوده ... !!!


  • خدایا....!
۱۹
مرداد
  • خدایا....!
۰۵
مرداد

  • خدایا....!
۰۵
مرداد


آدمها شبیه لیوانند

ظرفیتهایی مشخص دارند.....

بعضی به اندازه استکان،

بعضی فنجان ،

بعضی هم یک ماگ بزرگ,,,,,

وقتی بیش از ظرفیت لیوان در آن آب بریزی، سر ریز میشود،

خیس میشوی،

حتی گاهی که در اوج بدشانسی باشی 

و در لیوان به جای آب ،

شربتی چیزی را زیادی ریخته باشی 

وسرریز شده باشد ،

لکه ش تا ابد بر روی لباست میماند.....

آدمها مثل لیوان میمانند .....

ظرفیت هایی مشخص دارند..... 

لطفا" قبل از ریختن مهر و عطوفت در پیمانه های وجودیشان ، 

ظرفیتشان را بسنج.....

به اندازه محبت کن.....

به جا ...

و به شرایطش...

گاهی هم با قاشق چایخوری خرده شیشه های رفتاری شان را هم بزن؛

اگر اینکار را نکنی ، 

اگر زیادی محبت کنی 

اگر سر ریز شدند و محبت بالا آوردند ، 

باد الکی به غبغب انداختند 

و پیراهن احساس ؛ دل  یا حتی فکرت  را لکه دار کردند ، 

فقط از خودت 

و عملکرد خودت دلخور باش،

 آدمها شبیه لیوانند.....


سیمین دانشور


  • خدایا....!
۰۵
مرداد


می خواهی قضاوتم کنی ؟


کفش هایم را بپوش


راهم را قدم بزن


دردهایم را بکش 


سال هایم را بگذران


بعد قضاوت کن !

  • خدایا....!
۰۳
مرداد

از یه جایی ....

 به بعد مرض چک کردن موبایلت خوب میشه

حتی یه وقتایی یادت می ره گوشی داری

دیگه دلشوره نداری که گوشیتو جا بذاری

a یا اس ام اسی بی جواب بمونه

از یه جایی به بعد ... 

دیگه دوس نداری 

هیچکس رو به خلوت خودت راه بدی

حتی اگه تنهایی کلافت کرده باشه

از یه جایی به بعد...

 وقتی کسی بهت می گه دوستت دارم

 لبخند میزنی و ازش فاصله میگیری


از یه جایی به بعد ... 

حرفی واسه گفتن نداری

ساکت بودن رو به خیلی از حرفا ترجیح میدی

و میری تو لاک خودت


از یه جایی به بعد ...

از اینکه دوسِتت داشته باشن می‌ترسی

جای دوست داشته شدن‌ها

توی تن و فکر و قلبت می‌سوزه


از یه جایی به بعد ...

فقط یه حس داری حس بی‌تفاوتی

نه از دوست داشتن‌ها خوشحال می‌شی

و نه از دوست نداشتن‌ها ناراحت


از یه جایی به بعد...

توی هیجان انگیز ترین لحظه‌ها هم

فقط نگاه می‌کنی...!!!!



  • خدایا....!
۰۳
مرداد

روزی می رسد

بی تفاوتی هایت را با جای خالی ام حس کنی

و شاید در دلت با بغض بگویی
" کاش اینجا بود "

آن وقت است که می فهمی
چقدر زود دیر می شود...

نگرانم....! برای روزهایی که می آیند

تا از تو تاوان بگیرند و تو را مجازات کنند!

نگرانم ...! برای پشیمانی ات، زمانی که هیچ سودی ندارد!

نگرانم...! برای عذاب وجدانت، که تو را به دار می کشد وُ می کُشد!

روزگاری رنج تو رنجم بود، اما روزها خواهند گذشت...

و تو....آری تو!!!

آنچه را به من بخشیدی، از دست دیگری باز پس خواهی گرفت!

و آنچه که من به تو بخشیدم، هیچگاه نخواهی یافت....

  • خدایا....!
۰۳
مرداد

حال امروز من......بغضیست که نفس گیر شده...

و قلمی که خشکیده! 

و سرمایی که بند بند وجودم را سِرکرده است...

حواست به روزهایم نیست!

مات مانده ام بین واژه هایی که هر چه جا به جایشان میکنم

باز حالم را توصیف نمیکند...

و حرفهای ناگفته ای که مغز استخوانم را میسوزاند....

  • خدایا....!